Perdic | نامه سرگشاده یا فرمانی که از طرف شاه به صاحب اختراعی داده شود | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (20 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	letters patent U	نامه سرگشاده یا فرمانی که از طرف شاه به صاحب اختراعی داده شود

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	letters patent U	نامه سرگشاده
	docl pass U	گواهی که پس از پرداخت هزینههای لنگرگاه به صاحب کشتی داده میشود
	opens U	گشوده سرگشاده
	open U	گشوده سرگشاده
	opened U	گشوده سرگشاده
	data dictionary U	لغت نامه داده
	data directory dictionary U	فهرست لغت نامه داده ها
	jointer U	صاحب شیره کش خانه صاحب مشروب فروشی
	respondentia U	وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
	jussive U	فرمانی
	edictal U	فرمانی
	decretive U	فرمانی
	decretory U	فرمانی
	forgetive U	اختراعی
	inventional U	اختراعی
	excogitative U	اختراعی
	inventive U	اختراعی
	page out U	فرایند رفت و برگشت نامه هایا داده از حافظه اصلی کامپیوتر به دیسک
	command processor U	سیستم عامل فرمانی
	to perform a command U	فرمانی را اجرا کردن
	neologisms U	لغت اختراعی نوواژه
	neologism U	لغت اختراعی نوواژه
	franklin stove U	بخاری اختراعی فرانکلین
	software command language U	زبان فرمانی نرم افزاری
	self goverment U	حکومت توده مردم خود فرمانی
	aningenious artisan U	افزار مندی که هوش اختراعی دارد
	patent U	حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی
	patents U	حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی
	patenting U	حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی
	patented U	حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی
	load U	فرمانی انتقال اطلاعات ازحافظه جانبی به حافظه اصلی
	loads U	فرمانی انتقال اطلاعات ازحافظه جانبی به حافظه اصلی
	enquiry U	تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
	new marxism U	مکتب اختراعی "ژرژ سورل " که عمدتا" بر تحریک افکارزحمتکشان به انقلاب متکی است
	post script U	مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
	letter of intent U	تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
	control column U	فرمانی برای کنترل حرکت هواپیما حول محور طولی وعرضی که میتواند بصورت میله یا رل باشد
	pourparley U	جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
	pourparler U	جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
	cryptoparts U	بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
	libel U	هجو نامه یا توهین نامه افترا
	libeling U	هجو نامه یا توهین نامه افترا
	libelling U	هجو نامه یا توهین نامه افترا
	libeled U	هجو نامه یا توهین نامه افترا
	libelled U	هجو نامه یا توهین نامه افترا
	libels U	هجو نامه یا توهین نامه افترا
	certificate U	رضایت نامه شهادت نامه
	affidavits U	شهادت نامه قسم نامه
	certificates U	رضایت نامه شهادت نامه
	written agreement U	موافقت نامه پیمان نامه
	credential U	گواهی نامه اعتبار نامه
	parallelling U	بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
	parallelling U	داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
	parallels U	بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
	paralleling U	بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
	parallelled U	بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
	parallelled U	داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
	parallel U	بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
	paralleling U	داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
	parallels U	داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
	paralleled U	بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
	paralleled U	داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
	parallel U	داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
	source U	حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد
	searching storage U	روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
	searches U	روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
	searched U	روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
	search U	روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
	searchingly U	روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
	edict of emancipation U	فرمانی که به تاریخ سوم مارس 1681 به وسیله الکساندر دوم امپراطور روسیه صادر و به موجب ان به "سرفها" یعنی ثلث جمعیت روسیه که فاقدازادی واقعی بودند
	to a. letter U	روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
	tailed U	داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
	data preparation U	امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
	tail U	داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
	data processing U	پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
	tails U	داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
	testacy U	دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
	privacy U	قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
	CD U	دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
	CDs U	دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
	sql U	زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
	structure U	زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
	structures U	زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
	structuring U	زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
	querying U	زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
	query U	زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
	queries U	زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
	queried U	زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
	owner U	صاحب
	owners U	صاحب
	master U	صاحب
	mastered U	صاحب
	masters U	صاحب
	ownerless U	بی صاحب
	lord U	صاحب
	padrone U	صاحب
	lords U	صاحب
	signatory U	صاحب امضا
	office-holder U	صاحب مقام
	seignior U	صاحب تیول
	beneficent U	صاحب کرم
	homeowners U	صاحب خانه
	homeowner U	صاحب خانه
	stray U	جانور بی صاحب
	restaurateur U	صاحب رستوران
	feudary U	صاحب تیول
	feudatory U	صاحب تیول
	straying U	جانور بی صاحب
	strays U	جانور بی صاحب
	licensee U	صاحب جواز
	free ball U	توپ بی صاحب
	shareholder U	صاحب سهم
	employer U	صاحب کار
	employers U	صاحب کار
	signatories U	صاحب امضا
	restaurateurs U	صاحب رستوران
	benefactor U	صاحب خیر
	Distinguished . Titled. U	صاحب عنوان
	laird U	صاحب زمین
	lairds U	صاحب زمین
	sovereign U	صاحب سیادت
	unowned U	بی صاحب بیمالک
	sovereigns U	صاحب سیادت
	benefactors U	صاحب خیر
	shop keeper U	صاحب دکان
	land lady U	زن صاحب ملک
	slaveholder U	صاحب برده
	landholder U	صاحب ملک
	housemother U	زن صاحب خانه
	titled U	صاحب لقب
	stock holder U	صاحب سهم
	industrialists U	صاحب صنعت
	housemothers U	زن صاحب خانه
	lessor U	صاحب ملک
	shipowner U	صاحب کشتی
	officer U	صاحب منصب
	innkeepers U	صاحب مسافرخانه
	grantee U	صاحب امتیاز
	titlist U	صاحب سندمالکیت
	officers U	صاحب منصب
	sharecropper U	صاحب نسق
	industrialist U	صاحب صنعت
	in power U	صاحب مقام
	licensees U	صاحب جواز
	in the saddle U	صاحب اختیار
	innkeeper U	صاحب مسافرخانه
	resolute U	صاحب عزم
	assayer U	صاحب عیار
	printer U	صاحب چاپخانه
	building owner U	صاحب کار
	permit holder U	صاحب جواز
	landowner U	صاحب ملک
	waif U	مال بی صاحب
	notary public U	صاحب محضر
	landowners U	صاحب ملک
	landladies U	زن صاحب ملک
	no man's land U	سرزمین بی صاحب
	landlady U	زن صاحب ملک
	stockholders U	صاحب سهم
	nursery man U	صاحب قلمستان
	of consequence U	صاحب شان
	printers U	صاحب چاپخانه
	clear-sighted U	صاحب نظر
	office-holders U	صاحب مقام
	manufacturers U	صاحب کارخانه
	owner of a property U	صاحب ملک
	manufacturer U	صاحب کارخانه
	planters U	صاحب مزرعه
	planter U	صاحب مزرعه
	officiary U	صاحب منصب
	inviolable U	صاحب حرمت
	monopolist U	صاحب انحصار
	master of the time U	صاحب الزمان
	concessioner U	صاحب امتیاز
	master U	ارباب صاحب
	stockholder U	صاحب سهم
	mastered U	ارباب صاحب
	shareholders U	صاحب سهم
	liege U	صاحب تیول
	licence owner U	صاحب امتیاز
	official U	صاحب منصب
	concessionaire U	صاحب امتیاز
	restauranteur U	صاحب رستوران
	concessionary U	صاحب امتیاز
	masters U	ارباب صاحب
	man of place U	صاحب مقام
	manufaturer U	صاحب کارخانه
	man of place U	صاحب منصب
	owned U	صاحب چیزی بودن
	owner's risk U	ریسک صاحب کالا
	pooh bah U	صاحب چندین مقام
	housemother U	زن صاحب پانسیون یا مهمانخانه
	placeman U	صاحب منصب اداری
	yachtsman U	صاحب کشتی تفریحی
	lord paramount U	صاحب تیول عمده
	mansion house U	خانه صاحب تیول
	newspapermen U	صاحب وگرداننده روزنامه
	own U	صاحب چیزی بودن
	prosecuting attorney U	صاحب منصب پارکه
	owns U	صاحب چیزی بودن